ائمه اطهار در سوره مائده- آیه 66و67- آیه ابلاغ دین
صلح پایدار
دو شنبه 19 / 3 / 1396برچسب:, :: 12:44 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏2، ص: 235

وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما يَعْمَلُونَ (66)

عياشى روايت كرده در آيه وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ از حضرت باقر عليه السّلام فرمود مراد از ما أُنْزِلَ ولايت على و ائمه است كه خداوند در تورات و انجيل بر آنها نازل فرمود و مراد از فوق باران و منظور از تحت نباتات است‏

و نيز عياشى در آيه مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ از ابى صهباء بكرى روايت نموده گفت شنيدم امير المؤمنين از رأس الجالوت و اسقف نصارى دعوتى كرده و فرمود من با آنكه از شما داناترم سؤال ميكنم و خدا را بر شما گواه ميگيريم كه راست بگوئيد بحق آن خدائى كه انجيل را بر عيسى عليه السّلام نازل فرمود و آنرا با بركت و مايه شفاى بيماران و زنده كننده مردگان قرار داد شما پس از حضرت عيسى عليه السّلام بچند فرقه و دسته منشعب شده‏ايد؟ گفتند يك فرقه امير المؤمنين فرمود بخدا دروغ ميگوئيد نصارى هفتاد دو فرقه هستند و يك فرقه از آنها نجات يافته و هفتاد و يك فرقه ديگر در آتش روند و آيه را تلاوت نمود و فرمود أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ همان فرقه ناجيه ميباشد.

و انس بن مالك روايت كرده گفت رسول خدا فرمود امت موسى عليه السّلام بعد از آن حضرت هفتاد و يك فرقه شدند هفتاد فرقه آنها در آتش هستند يك فرقه در بهشت و امت عيسى عليه السّلام بعد از او هفتاد و دو فرقه گشته و يك فرقه آنها در بهشت و هفتاد و يك فرقه در جهنم ميباشند و امت من هفتاد و سه فرقه شده و فقط يك فرقه آنها نجات يافته و ببهشت ميروند.

 

تفسير جامع، ج‏2، ص: 236

يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ (67)

غدير خم‏

قوله تعالى: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ اين آيه در مراجعت پيغمبر اكرم از حجة الوداع نازل شد و آنحضرت از زمانى كه بمدينه هجرت فرمودند ده حج نمودند و حج دهم را حج وداع ميگويند چه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در همانسال رحلت فرمود، در حجة الوداع در منى خطبه تلاوت نمودند بعد از حمد الهى و ستايش پروردگار فرمود: ايمردم سخنان مرا بشنويد و در آن خوب تعقل كنيد زيرا بعد از سال جارى ديگر شما را ملاقات نميكنم فرمود كدام شهر از جهت احترام بزرگتر است؟ گفتند شهر مكه فرمود همانا خون و مال عرض شما بر شما محترم است مثل حرمت اين روز شما در اين شهرتان و در اينماه ذيحجه تا روز كه ملاقات نمائيد پروردگارتان را، و از كردارتان پرسش كند آگاه باشيد ايمردم اين سخن را درك نموديد و بمقصود و مفهوم آن رسيديد؟ عرض كردند بلى فرمود خدايا گواه باش سپس فرمود آگاه باشيد عادات و رسوم دوره جاهليت و يا خون و ماليكه در بين شما بود همه را زير پا گذاشته و از بين برداشتيم و هيچيك از شما بر ديگرى جز بتقوى برترى ندارد آيا اينسخنانرا دانستيد و بشما رسيد؟ عرض كردند بلى فرمود خدايا گواه باش باز فرمود آگاه باشيد هر حد و مكانى كه از زمان جاهليت محفوظ بود برطرف كردم و اول حديرا كه برداشتم جاى عباس بن عبد المطلب بود و آگاه باشيد هر خونى كه در زمان جاهليت  

 ميان اشخاص بود برطرف كردم و اول خونى كه از آن صرف نظر نموده و برطرف كردم خون ربيعه بود آيا شنيديد؟ گفتند بلى فرمود خدايا گواه باش سپس فرمود آگاه باشيد شيطان مأيوس است از اينكه در اين سرزمين بيايد و لكن از اينكه شما عبادات خود را سبك ميشماريد خشنود ميشود بدانيد و آگاه باشيد چنانچه پيروى شيطان نموديد مثل آنستكه او را پرستش كرده‏ايد و بدانيد مسلمانان برادر يكديگرند خون و مال مسلمانان بر كسى حلال نيست مگر ماليكه برضايت خاطر بكسى بخشيده شود و من شما را بجهاد كفار امر ميكنم تا اينكه كلمه توحيد را بر زبانشان جارى كنند كه در اين صورت آنان در حمايت و حفظ من هستند و جان و مالشان محترم است مگر از روى قصاص و حكم خداوند آيا شنيديد ايمردم؟ گفتند بلى فرمود خدايا گواه باش بعد فرمود سخنان مرا بدقت حفظ كنيد كه بعد از من بشما نفع ميرساند و آن‏ها را خوب بدانيد و بفهميد تا پس از من ايمان خود را از دست نداده بكفر برنگرديد آيا هيچيك از شما براى خاطر امر دنيا گردن بعضى از يكديگر را ميزند اگر كسى مرتكب اينعمل شود و البته هستند كسانيكه بجا ميآورند يعنى گردن يكديگر را ميزنند زيرا در كتيبه و لوحى كه بين جبرئيل و ميكائيل بود ديدم كه من با شمشير بصورتهاى شما ميزنم و پس از آن متوجه سمت راست خود شده كمى ساكت شده سخنى نفرمود بعد از آن فرمود اگر خدا بخواهد على بن أبي طالب هم با شمشير بصورتهاى شما ميزند پس فرمود ايمردم آگاه باشيد من پس از خود دو چيز ميان شما جا ميگذارم كه اگر بآنها متوسل شده و چنگ بزنيد هرگز گمراه نخواهيد شد: يكى كتاب خدا قرآن و ديگرى عترت و اهلبيت من همانا پروردگار بينا و توانا بمن خبر داد كه قرآن و عترت هيچوقت و زمانى از يكديگر جدا نخواهند شد تا آنكه روز قيامت در كنار حوض كوثر بمن برسند كسانى كه آن دو رشته را محكم گرفتند نجات يابند و هر كه با آن دو مخالفت كند هلاك خواهد شد آيا شنيديد؟ گفتند بلى فرمود خدايا گواه باش بعد فرمود در قيامت عده از شما مردم ميخواهند در كنار حوض كوثر بمن ملحق شوند ولى آنها را دور نموده و بر ميگردانند من ميگويم پروردگارا اينها اصحاب من هستند، خطاب ميرسد اى محمد آنها بدعت‏هائى بعد از تو در دين وارد ساخته و سنت و طريقه ترا تغيير داده‏اند ميگويم دور باشيد عذاب خدا بر شما باد و چون آخر ايام تشريق شد روز 13 ذى الحجه سوره إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ نازل شد پيغمبر اكرم فرمود مردم براى نماز در مسجد خيف كه در منى ميباشد جمع شدند بعد

از نماز پيغمبر اكرم حمد و ثناى خدا را بجا آورده و فرمود خداوند يارى كند كسى را كه سخن مرا بشنود و حفظ نموده و برساند بكسانى كه نشنيده‏اند چه بسيار حاملين علم و دانشى كه دانشمند نباشند و چه بسا بر دارنده علمى كه بدانشمندتر از خود علم را ميرساند سه طايفه هستند كه مورد خيانت واقع نشوند يكى مرد مسلمانى كه دل خود را در عمل و عبادت براى خداوند خالص كرده باشد دوم- نصيحت و پند دادن پيشواى مسلمانان سوم ملازمت با اجتماع آنها زيرا خداوند بآن‏ها احاطه دارد- ديگر آنكه مؤمنين با يكديگر برادرند و خون و جان آن ها مساويست و بگردن يكديگر ذمه‏دار هستند، و در مقابل مردم خارج از اسلام و ايمان با هم متحد و هم آهنگ ميباشند ايمردم من پس از خود دو چيز سنگين و بزرگ بجاى ميگذارم عرض كردند اى رسول خدا آن دو چيز كدام است؟ فرمود كتاب خدا و عترت و اهلبيتم همانا خداوند دانا و مهربان بمن خبر داد كه آندو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا اينكه در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند مانند اين انگشت سبابه و وسطى و جمع كرد دو انگشت مبارك را و بمردم اشاره نمود در اين هنگام چند نفر از حاضرين با خود گفتند محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميخواهد امامت را در خانواده خود قرار دهد چهار نفر از آن‏ها از منى بسوى مكه رفته و داخل خانه كعبه شده با يكديگر پيمان بسته و متعهد شدند كه اگر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فوت نمايد و يا كشته شود با تمام قوا كوشش نموده و نگذارند امامت باهل بيت پيغمبر منتقل شود كه اين آيه بر پيغمبر نازل شد.

أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى‏ وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ (سوره زخرف آيه 79 و 80) پس بيرون آمد پيغمبر اكرم از مكه بسوى مدينه رهسپار شد در حالى كه در اين سفر حج كليه اعمال و مناسك حج را بمردم تعليم داده و توصيه و سفارش‏هاى لازمه را بعموم مسلمين حاضر در حج فرموده و شنواينده بودند همينكه بمنزلى كه به غدير خم موسوم بود رسيدند جبرئيل نازل شد و اين آيه را آورد.

 يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ لذا پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در آن محل توقف فرمود و دستور داد كسانى كه رفته بودند بر گردند همينكه تمام حاضر شدند منبرى ترتيب داده بر فراز منبر تشريف برده خطبه‏اى قرائت و پس از ذكر حمد و ثناى خداوند فرمود ايمردم آيا ميدانيد ولى شما كيست؟

عرض كردند بلى خدا و رسول او، فرمود آيا ميدانيد كه من اولى تر از نفس شما بشما هستم؟ عرض كردند ميدانيم، فرمود خدايا گواه باش همين جمله را تا سه مرتبه تكرار فرمود و مردم ميگفتند بلى ميدانيم و آن بزرگوار ميفرمود خدايا شاهد و گواه باش.

آنگاه دست امير المؤمنين را گرفته و آن جناب را بلند كرد بطوريكه سفيد زير بغل آنحضرت پيدا شد بعد فرمود آگاه باشيد هر كسرا من ولى او ميباشم اين على ولى و مولاى اوست خدايا دوست بدار دوستداران على را و دشمن بدار دشمنان على را و يارى كن هر كه يارى نمايد على را و خوار ذليل گردان هر كسيرا كه على را خوار كند، پس فرمود خدايا شاهد و گواه باش بر اين مردم و خود من هم از شاهدان و گواهان هستم عمر از ميان اصحاب برخاست و عرض كرد يا رسول اللّه اينكه على را بولايت نصب فرمودى از طرف خداوند است و يا از جانب شما است؟ فرمود بخدا قسم كه از جانب اوست و منهم راضى هستم چه خداوند فرمود على امير المؤمنين و امام متقين و پيشرو پيشانى سفيدان ميباشد، و خداوند او را در روز قيامت روى پل صراط مينشاند كه دوستانش را داخل بهشت و دشمنانش را داخل جهنم ميكند، يكعده از مردم كه بعد از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مرتد شدند گفتند كه محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين بيان را در مسجد خيف هم كرد و اينجا هم ابلاغ نمود اگر بمدينه برسيم از ما براى على بيعت ميگيرد چهارده نفر از ايشان بر كشتن پيغمبر با هم متفق شده و در عقبه كه بين جحفة و الواء است هفت نفر سمت راست و هفت نفر طرف چپ راه كمين كردند تا اينكه در موقع عبور پيغمبر شتر را رم داده و برانند تا بزمين افتاده و بقتل برسانند، شب كه تاريكى جهانرا فرا گرفته بود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ميان كاروان مسلمين تشريف داشته و در كمال اطمينان شترش را ميراند چون به عقبه نزديك شدند جبرئيل ندا در داد كه اى محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فلان و فلان در كمين نشسته و مهياى قتل تو هستند، پيغمبر اكرم به عقب سر توجه فرموده پرسيد كيست همراه و پشت سر من حذيفه يمانى گفت اى رسول خدا من هستم فرمود صداى جبرئيل را شنيدى؟ عرض كرد بلى فرمود اين راز را پنهان دار پيغمبر بعقبه رسيد و يك يك آن اشخاص را بنام صدا كرد چون صداى پيغمبر را شنيدند از كمينگاه خارج شده و بميان لشكر رفته و خود را پنهان كردند ولى بارهاى خود را بسته و مركب سوارى خود را رها كرده بودند مردم به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ملحق شده و پيغمبر براحله آن اشخاص عبور كرده و آنها را شناخت همينكه بمنزل بعدى فرود آمدند پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود چطور است حال كسانيكه در خانه كعبه با هم هم قسم شده و پيمان بستند كه اگر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بميرد و يا كشته شود نگذارند امر ولايت و خلافت در اهلبيت من باشد اشخاص مزبور خدمت پيغمبر آمده قسم خوردند كه ما چنين قصدى نداشته و اراده كشتن ترا هم نكرديم اين آيه نازلشد يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا توبه 74   يعنى قسم بخدا خوردند كه نگذارند خلافت در اهلبيت رسولخدا بماند.

وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا74  توبه  يعنى بياناتى كفر آميز گفته و كافر شدند پس از اسلامشان و قصد كشتن پيغمبر را داشتند ولى موفق نشدند وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَلِيماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ سوره توبه آيه 75 پيغمبر اكرم وارد مدينه شد ماه محرم و نيمه اول صفر حال مباركش خوب بود و در نصفه دوم ماه صفر بيمار شده و در همان بيمارى روز بيست و هشتم ماه صفر رحلت فرمود.

ابن مسعود روايت كرده گفت پيغمبر اكرم پس از مراجعت از حجة الوداع بمن فرمود اى پسر مسعود اجل من نزديك شده آيا ميدانى مولاى تو بعد از من كيست؟

نام عده زيادى را بردم پيغمبر اكرم متأثر شده فرمود گريه كنندگان در عزا و مرگت گريه كنند چرا از على بن أبي طالب تجاوز ميكنى و براى چه او را بر ديگران مقدم نميدارى اى پسر مسعود در روز قيامت براى اين امت پرچم‏هائى افراشته ميشود و مقدم آنها پرچم بزرگ منست با على بن أبي طالب عليه السّلام و جميع مردمان آرزو دارند كه بزير آن پرچم بروند منادى ندا ميكند اين فضيلت و بزرگى و فخرى است براى تو اى على بن أبي طالب عليه السّلام.

و در كافى از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود خداوند بر مردم پنج امر واجب و مقرر فرمود كه يكى از آنها نماز است و مردم نميدانستند چگونه نماز بجا آورند جبرئيل نازل شد و دستور آن را پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم داد دوم زكوة بود كه جبرئيل به پيغمبر گفت تا بمردم بفهماند چطور بايد زكوة دهند، سوم روزه بود كه ماه رمضان را در ميان شعبان و شوال قرار داد چهارم حج بود كه مناسك آن را پيغمبر بمردم تعليم نمود.

پنجم ولايت بود كه در عرفات و روز جمعه آيه ولايت نازل شد، و تفصيل آن را در آيه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ بيان كرديم و حضرت باقر عليه السّلام فرمود مردم بچهار امر واجب عمل كردند و پنجمين امر كه ولايت بود ترك نمودند و ما در ذيل آيه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ چند خبر بيان كرديم و از طرق اماميه و عامه در اينباب اخبار بسيارى است و خبر غدير خم و همچنين معناى يا أَيُّهَا الرَّسُولُ از اخبار متواتره ميان جميع فرق اسلامى و از ضروريات مذهب است كه انكار كننده آن كافر ميباشد.

و ابن بابويه بسند خود از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود پدرم ميفرمود روزى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سواره از مدينه منوره بيرون ميرفت و امير المؤمنين پياده همراه آنحضرت طى طريق مينمود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود يا ابو الحسن يا سوار شو و يا بمدينه بر گرد زيرا خداوند بمن امر نموده كه هر وقت من سوار شدم شما هم بايد سوار شويد و پياده راه برويد وقتى كه من پياده راه مى‏روم و بنشينى هرگاه من نشسته باشم مگر براى انجام حدى از حدود خداوند كه بايد ايستاده بجا آوريد و خداوند مرا بوجودت گرامى داشته است، مرا بنبوت و پيغمبرى برگزيده و ترا ولى و جانشين من قرار داده كه در حدود الهى و مشكلات احكام قيام مينمائى بآن خدائى كه مرا به پيغمبرى فرستاده هر كس ولايت ترا انكار نمايد اقرار بمن ندارد و هر آنكه شما را قبول نداشته باشد بمن اعتقاد ندارد، و فضيلت تو مانند فضيلت من است چنانچه خداوند ميفرمايد قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُون  يونس 58   َ مراد از فضل خدا نبوت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و رحمت خداوند ولايت على بن أبي طالب ميباشد كه شيعه بايد بوجود محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام خوشحالى كند چه در دنيا و چه در آخرت در صورتى كه معاندين در دنيا فقط بمال و اهل و فرزند خوشحال ميباشند بخدا قسم اى على بشر خلق نشده مگر براى عبادت پروردگار و شناسائى مقام ولايت در دين اسلام و بوسيله شما راه مستقيم هدايت را طى كنند و هر كه از تو برگردد گمراه شود و كسيكه بطريق ولايت نرود خداوند او را هدايت نكند و ميفرمايد إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى طه82    يعنى من آمرزنده كسى هستم كه از معاصى توبه كند و بمن ايمان بياورد و عمل نيك انجام دهد پس از آنكه بولايت شما هدايت پيدا كرد اى على و خداوند بمن امر فرموده كه بمردم ابلاغ كنم همانطوريكه حق من بر مردم واجب شده حق ترا نيز بمردم واجب فرموده و اگر آنچه در باره ولايت تو يا على از طرف پروردگار بمن امر شده بمردم نرسانم خداوند رسالت مرا ناقص شمرده و عمل مرا ضايع و فاسد گرداند و هر كه خداوند را بدون ولايت تو ملاقات نمايد عملش ضايع و فاسد شده و از بين برود و اين بيانات را از طرف خود نميگويم بلكه هر چه را خداوند در باره تو امر فرموده است ميگويم.

و نيز از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود زمانى كه آيه يا أَيُّهَا الرَّسُولُ كه در باره ولايت است در غدير خم بر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شد پيغمبر اكرم فرمود ايمردم مى‏ترسم شما را دعوتى كنم و اجابت نكنيد آن وقت هم من مسؤل خدا باشم                 و هم شما در اينمورد چه مى‏گوئيد؟ عرض كردند ما همه شهادت ميدهيم كه شما تبليغ رسالت فرموده و پند داده و آنچه بر شما لازم بوده ادا كرده‏ايد خداوند بهترين جزاء پيغمبران را بشما مرحمت نمايد آنگاه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود خدا يا شاهد باش و بمردم فرمود ايمردم حاضرين بغايبين برسانند هر كس بمن ايمان دارد بايد در ولايت على ابن أبي طالب مرا تصديق كند ايمردم آگاه باشيد ولايت على ولايت من است و خداوند از من عهد گرفته در سه مرتبه كه ولايت او را بشما برسانم آيا شنيديد آنچه گفتم همه گفتند بلى اى رسول خدا.

در بصائر الدرجات در ذيل آيه قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود ما انزل ولايت امير المؤمنين عليه السّلام استكه در تورية و انجيل بر يهود و نصارى نازل نموده.

 

و اينحديث را سعد بن عبد اللّه و عياشى نيز روايت كردند و در سند سعد بن عبد اللّه اين زيادتى نيز ميباشد (و آن چه نازل كرده در تورات و انجيل ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ولايت ما ائمه است.)



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان صلح پایدار و آدرس 14klid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 37
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 38
بازدید ماه : 104
بازدید کل : 26121
تعداد مطالب : 460
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت